گفتمان مهدویت در شمال افریقا تا پایان دولت موحدین
نویسنده در این کتاب با بررسی منابع تاریخی و استفاده از نظریۀ تحلیل گفتمان لکلوئو و موف، به بررسی گفتمان مهدویت در شمال افریقا تا پایان دولت مُوَحِّدین پرداخته است. در این پژوهش سه جریان گفتمان مهدویت خوارج، شیعه و اهل سنت در مغرب شناسایی و مورد بررسی قرار گرفته است.
براساس این پژوهش، مدعیان مهدویت در مغرب با استفاده از شعارهای دینی چون جهاد، نجاتبخشی، عدالتگستری، امر به معروف و نهی از منکر، طرح نسب علوی و غیره، دربارۀ فردی که او را «مهدی آخرالزمان» معرفی کردند، گفتمان خود را شکل دادند.
رهبران این گفتمانها به کمک شخصیتهای مهم سیاسی به کسب اعتبار و حاشیه رانی گفتمانهای سیاسی دیگر پرداخته و گفتمان خویش را مطرح ساختند. عاملان این گفتمانها با تکیه بر ساده اندیشی و ناخشنودی قبایل، ادعای پیدا شدن نشانه های آخرالزمانی، نوید برپایی عدالت، تحریف احادیث، نمادسازی و تکیه بر شخصیت کاریزماتیک برخی از رهبران، در کنار پدید آوردن هژمونی گفتمان خود، به قدرت و مشروعیّت سیاسی دست یافتند و سبب تحولات سیاسی در مغرب شدند. با وجود این، استفاده از گفتمان مهدویت در مغرب به سبب اجرا نشدن شعارهای موعودگرایانه نتوانست برای مدتی طولانی به پایایی قدرت و مشروعیّت سیاسی این دولتها کمک کند؛ هرچند دستاویز قرار دادن اندیشۀ مهدویت برای به دست آوردن قدرت، هیچ گاه در مغرب اسلامی به پایان نرسید.
نوشته شده توسط admin2 در یکشنبه, 05 دسامبر 2021 ساعت 12:23 ب.ظ