گزارش نشست علمی با عنوان «شخصیت علمی و ادبی مستوره اردلان»

گروه رجال و خاندان های اسلامی نشستی با عنوان «شخصیت علمی و ادبی مستوره اردلان» در تاریخ دوشنبه ۱۸ اسفند ماه ۹۹ رأس ساعت ۱۵ به صورت آنلاین به آدرس لینک https://www.skyroom.online/ch/a2m/lecture با سخنرانی جناب آقای دکتر ستار آینه‌پور برگزار کرد.

مقدمه:

سرزمین کُردها، که در گذر زمان نام های گوناگونی داشته است؛ برای نمونه در سنگ‌نبشته های سومری (۳۰۰۰-۲۵۰۰ پ-م) آن را کاراداکا، در منابع یونانی  کردوئن با جغرافیایی از سرچشمه های زاب بزرگ و دجله تا دریاچه وان ياد شده است، نویسندگان یونانی و رومی کردستان را کوردونس (corduence) و گوردیای(Gordiaea) و سریانی‌ها آن را کاردو (Qardu) گفته‌اند و از زمان سلطان سنجر سلجوقی کُردستان؛ یعنی سرزمینی که کُردها در آن ساکن هستند، نام گرفته است، نه تنها به خاطر طبیعت زیبا و بِکر، چشمه های جوشان و رودهای خروشان و کوه های سربه فلک کشیده و سرزمین حاصلخیز و منابع طبیعی سرشار، غنی و پر برکت بوده است، بلکه غنا و سرمایه اصلی این سرزمین مردان و زنان برومند و سلحشورو پرتلاش این سرزمین است که در طول تاریخ در زمینه ها و میدان های گوناگون سیاسی، علمی، فرهنگی و اجتماعی افتخار آفرین بوده اند.

   در جامعه کُردی زنان از جایگاه ویژه ای برخوردارند. زنان کُرد به درازای تاریخ این مردم در همه زمینه های یاد شده دوشادوش مردها ایفای نقش کرده، دین خود را به ملت و سرزمین خود ادا کرده و سرمایه های گران سنگی برای آیندگان بر جای نهاده اند.

    ماه شرف خانم معروف به مستوره اردلان( کردستانی) در کسب علم و دانش، شعر و ادب و داشتن آثار مکتوب در تاریخ، تاریخ ادبیات، مسائل شرعی و داشتن دیوان شعر به دو زبان فارسی و کُردی از جایگاه ویژه ای برخوردار است.

۱- اهمیت موضوع:

   شناساندن تاریخ وتمدن هر ملت؛ به ویژه شخصیت های پیشتاز در زمینه های علمی و ادبی می تواند راه گشا و چراغی بر فراز راه آیندگان باشد. « اوگیناواسیل آوا» مترجم تاریخ اردلان مستوره و شرق شناس روسی درباره مستوره می گوید :« در میان اقوام منطقه خاورمیانه و نزدیک، زن دیگری همچون مستوره که هم شاعری توانا و هم تاریخ نگاری برجسته باشد، ظهور نکرده است. به راستی که سده نوزدهم زن روشنفکری همچون مستوره را به خود ندیده است.» موضوع کنونی؛ شخصیت علمی و ادبی بانو مستوره اردلان، از چند جهت حائز اهمیت است:

۱-۱- بانو مستوره با آنکه همسر والی اردلان بود و دربار والی زندگی می کرد، اما از کسب علم ودانش و اهتمام به شعر وادب غافل نشده، بلکه از فرصت زندگی در دربار و دسترسی به کتابخانه دربار جهت عمق بخشیدن به علم و دانش خود بهترین بهره را گرفت و آثاری گرانسنگ از خود بر جای گذاشت.

۱-۲- بانو مستوره اردلان نخستین زن تاریخ نگاری است که اثری مکتوب وچاپ شده در تاریخ محلی، نه تنها در میان کُردها، بلکه در ایران و- به احتمال زیاد- در جهان به شمار می آیند.

۱-۳- بانو مستوره نخستین بانوی شاعر پارسی گوی و کُردی گویی است که دیوان شعری از او بر جای مانده است و در این زمینه پیشتاز شعرایی چون پروین اعتصامی می باشد.

۱-۴- بانو مستوره با وجود سرودن شعر و بودن در دربار از فراگیری علوم دینی و از این که بسیاری از زنان معاصر خود از بسیاری از مسائل دین خود آگاهی ندارند غافل نبوده و برای این گونه افراد رساله ای به نام ((شرعیات)) نوشته است. از این رو شاید بتوان وی را در این زمینه تخستین زنی دانست که دارای اثری مکتوب و برجای مانده به زبان فارسی است.

۱-۵- بانو مستوره نخستین زن کورد و ایرانی است که در زمینه تاریخ ادبیات اثری نوشته است.

۲- حکومت خاندان اردلان:

۲-۱- پیدایش و تاسیس: گرچه امارت اردلان یکی از امارت‌هایی است که در آن توجه زیادی به تاریخ شده است و چندین منبع تاریخی دست اول در دوران قدرت این خاندان درباره آن‌ها نگاشته شده است، اما نسب و منشأ این خاندان، و همچنین زمان و مکان به قدرت رسیدن آن‌ها و چگونگی آن، دارای ابهامات بسیاري است و روایات بسیار متناقضی درباره آن‌ها نقل شده است، به طوری که رسیدن به یک نتیجه قطعی در میان این روایات و ابهامات، تقریباً ناممکن به نظر می‌رسد.

در میان حکومت‌های محلی کردی، امارت اردلان از جایگاه ویژه ای برخوردار است. گر چه روایت‌ها درباره آغاز حکمرانی خاندان اردلان، متفاوت است و تعیین دقیق زمان شروع حکومت آنان ،مشکل به نظر می‌رسد، اما می‌توان به یقین گفت: آن‌ها در اواخر دوره ایلخانان،دارای حکومت بودند؛ یعنی پیش از قدرت یافتن عثمانی‌ها و چند قرن پیش از آغاز حکومت صفویه. همچنين از جهت دوام حکومت، آنان تا سال ۱۲۸۴ هجری در دوره ناصرالدین شاه قاجار حکومت داشتندند. بنابراین هم از  جهت قدمت و سابقه تاریخی. و هم از جهت طول عمر، از همه حکومت‌های محلی کردی هم عصر خود و حکومت‌های آل جلایر، تیموری، قره قویونلو، آق قویونلو، صفوی، افشار، زند و قاجار کهن تر بودند.

۲-۲- قلمرو اردلان:

    قلمرو این امارت نیز با توجه به قدرت یا ضعف امرای این خاندان، اوضاع و شرایط حکومت‌های مرکزی ایران و عثمانی و حکومت‌های محلی و طوایف مجاور، دچار تغییر و دگرگونی‌های بسیاری می شده. آنان در آغاز تنها بر چند قلعه تسلط داشتند و حکومتشان بسیار محدود و بیشتر قبیله ای بود. در زمان‌های بعد بر قلمروی گسترده که بخش‌های زیادی از کردستان عراق و ایران را در بر می‌گرفت، حکومت داشتند، تا جایی که دولت‌های ایران و عثمانی از وضعیت این امارت و قدرت آن، احساس خطر می‌کردند. تا آنكه سرانجام حکومت آنان از نیمه قرن یازدهم محدود به مناطقی از کردستان ایران شد.

۲-۳- شکوفایی علم و فرهنگ در قلمرو اردلان:

به قدرت رسیدن خاندان اردلان درمنطقه ای محدود، گسترش تدریجی قلمرو آن، حکومت بر قلعه هاي استراتژی، ساختن شهر سنندج و ادامه یافتن حکومت آنان برای چند قرن، علاوه بر تأثیرات مهم سیاسی، سبب به وجود آمدن تحولات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بسیار مهمی در مناطق تحت تصرف آنان شد. اگر چه نطفه این تحولات از آغاز امارت اردلان شروع شده و در سده های نه و ده شتاب بيشتري گرفت، اما می توان گفت که نقطه عطف این تحول از زمان تأسیس شهر سنندج در سال های آخر نیمه نخست سده یازدهم هجری، با روی آوردن به زندگی یکجانشینی، بوجود آمدن طبقات مختلف اجتماعی و آشنا شدن از نزدیک با مظاهر تمدن آن روزگار، بویژه در اصفهان عصر صفوي ،روی داد. در ظهور این تحولات ، امرا و بزرگان اردلان، مدارس علوم دینی، علماء، شعرا و دیگر طبقات جامعه هر کدام به فراخور توان و جایگاه سیاسی و اجتماعی خود تأثیر داشته اند.

    رواج علوم، پرورش علما و شعرای برجسته و گسترش مدارس تنها به خاطر تلاش ها و تشویق های امرای اردلان نبوده، بلکه حرکت علمی در مناطق کردنشین با ورود اسلام به این مناطق و از سده های نخستین اسلام آغاز شده بود و اساساً متکی بر مردم بوده است، نه دولتها، اما تلاش های برخی از خانهای اردلان، باعث تسریع در این حرکت شده است. نکته دیگر اینکه همه امراي اردلان علاقمند به علم و ادب نبوده اند‌، بلكه همچنان که در میان امرای اردلان، افرادی بودند که مشوق و حامی علماء ، فضلاء و اهل هنر و شعر بوده اند، کسانی نیز در میان آنان وجود داشته اند که کمترین توجهی به این مسایل نداشته و از علم و هنر و فضل، از هیچ سهمی برخوردار نبوده اند. به عنوان مثال تقریباً همه مورخین اردلان از مصطفی خان اردلان که به امر نادرشاه افشار برای مدت بسیار کوتاهی، والی اردلان شد، به عنوان فردی بی عرضه، بی خرد، کم دانش و به دور از فضل و عقل یاد می کنند

۳- زندگی ماه شرف خانم( مستوره اردلان):

    ماه شرف خانم در سال ۱۲۲۰ قمری، در زمان حکومت امان الله خان والی اردلان در خانواده‌ای اهل فرهنگ در سنندج به دنیا آمد.خانواده وی، برخلاف فرهنگ و سنت آن زمان، او را هم‌تراز با مردان به آموختن علوم آن زمان تشویق کردند و وی نیز با ذوق و قریحه شعری‌اش، به یکی از شاعران نامدار این دوره تبدیل شد و در تاریخ نویسی نیز برابر با سایر مورخان آن دوره جلوه کرد. زبان‌های کُردی، فارسی و عربی را نزد پدرش ابوالحسن بیگ قادری آموخت.

۳-۱- خاندان قادری(خانواده پدری ماه شرف خانم):

    خانواده پدری مستوره کردستانی از قادری‌های سنندج بودند. در سال ۱۲۱۰ قمری یعنی در زمان حکومت شاه حسین صفوی، قادری‌های کرد، « درگزین » همدان را ترک و به سنندج و سلیمانیه مهاجرت کردند. علت مهاجرت آنان به روشنی معلوم نیست و احتمالات زیادی از جمله دعوت کیخسروبگ والی کردستان و یا هرج و مرج حادث شده در همدان وجود دارند. در سنندج به دلیل وجود فضایی علمی و ادبی و نیز آن چنان که مستوره خود می‌گوید مهر و محبت مردم سنندج و توجه کیخسرو خان والی سنندج آنان را در این شهر ماندگار می‌کند. پدربزرگ مستوره محمد آقای ناظر که فردی دانشمند و با کیاست بوده است، به مدت پنجاه سال مسئولیت حفظ امنیت کردستان و نگهداری و نظارت بر دارایی‌های خوانین اردلان را به عهده داشته و از اعتبار و منزلت خاصی برخوردار بوده است. پس از وی ابوالحسن بیگ پسر محمد آقا عهده‌دار وظیفه و مسئولیت پدرش می‌شود. ابوالحسن و پدرش که خود اهل علم و دانش بوده‌اند به تربیت و پرورش مستوره توجه خاصی داشته‌اند. ابوالحسن پس از ازدواج و به دنیا آمدن ماه شرف، آن گونه که پیداست تا زمانی که مستوره به سن بیست سالگی می‌رسد، میلی به آن که صاحب فرزند ذکوری هم شود نداشته است و تمام هم و غم خود را صرف پرورش دختر زیبارویش کرده است.

   مادر مستوره کردستانی، از خانواده وزیری‌های سنندج بوده است که از دیرباز در سنندج سکونت داشته‌اند و در دربار اردلان ها نیز از موقعیت والایی برخوردار بودند. از این خانواده می‌توان از میرزا فتح الله خرم وزیری نام برد که عموی مادر مستوره نیز بوده است. از فرماندهان لطفعلی خان زند بوده و پس از شکست لطفعلی خان، آقا محمدخان قاجار چشمانش را از حدقه درآورد. پس از آن سعی کرده است که در پس آن چشمان نابینا از روزنه شعر به دنیا بنگرد و شاعری چیره دست و سخنوری توانا بوده است، در سرودن ماده تاریخ نیز مهارت داشته است. مستوره به همراه پسر عمویش رونق در محضر وی به فراگیری اصول شعر می‌پردازد و یکی از مشوقان مستوره در سرودن شعر همین میرزا فتح الله بوده است. همچنین میرزا فتح الله خود تاریخی گویا از دوران سلطنت صفویه، زندیه و قاجاریه و نیز حکمرانی اردلان ها بوده است و مستوره مسایل تاریخی بسیاری را از وی فرا گرفته و یادداشت می‌کرده است.

۳-۲- ازدواج مستوره با خسروخان ناکام:

   مستوره در ابتدا علاقه ای به ازدواج با خسروخان اردلان نداشته است اما چون خسرو خان نیز شاعر بوده و او را در این زمینه تشویق می كرده است، مستوره هم به خسروخان علاقه‌مند می شود.
 مستوره تاثیر بسیار زیادی روی خسروخان گذاشت و از او انسانی كارآمد و مردمی ساخت؛ به گونه ای كه رفق و مدارای خسروخان با مردم، او را به حاكمی خوشنام تبدیل کرد. 
 زندگی مشترك مستوره با خسرو خان تنها ۶ سال به درازا کشید؛ زیرا خسروخان اردلان بر اثر بیماری طاعون در سال ۱۲۵۰ قمری فوت كرد و مستوره را با غم و اندوه فراوان از سوگ خود تنها گذاشت.

۳-۳- واپسین روزهای زندگی مستوره:

   مرگ همسر و داغ از دست‌دادن برادر جوان ناکامش ابوالمحمد، علاوه بر سلب نشاط و شادابی جوانی از مستوره، ضربات روحی زیادی که دو ماه پرستاری و شب‌زنده‌داری از همسرش تحمل کرده بود، او را به انزوا و عزلت و مطالعه و تألیف کشانید. افزون براین كردستان و حكومت اردلان بعد از خسروخان دچار مشكلات فراوانی شد. بنابراین مستوره در سال ۱۲۶۳ قمری ناچار به مهاجرت به سلیمانیه‌ عراق شد و سال بعد در آنجا درگذشت.

۴- آثار علمی و ادبی مستوره:

۴-۱- دیوان شعر فارسی و کردی: این دیوان تاکنون چند بار تصحیح و چاپ شده است. دیوان اشعار مستوره، برابر نوشته‌ میرزا علی‌اكبر خان وقایع نگار، ۲۰ ‌هزار بیت بوده است. اما دیوانی كه از اشعار او در دست است در اصل دیوان كاملی نیست و تنها دو هزار بیت از اشعار او را در بر دارد.

۴-۲- تاریخ الاکراد: مستوره این کتاب (تاریخ الاکراد) را از آغاز حکومت اردلان تا وقایع سال ۱۲۵۰ هـ ق نوشت و آن را به عمویش میرزا عبدالله رونق هدیه کرد. پس از آن، میرزا علی اکبر وقایع نگار کردستانی، پسر عموی، مستوره، مؤخره ای برای تاریخ الاکراد نوشت و وقایع را تا سال  1306 هـ ق ادامه داد. این نسخه در سال ۲۰۰۵ م با ویرایش جمال احمدی آیین، توسط انتشارات آراس کردستان عراق چاپ شد.

۴-۳- تاریخ اردلان: مستوره پس از نوشتن و اهدای تاریخ الاکراد به فکر تألیف مجدد این کتاب برای خود افتاد. بنابراین بار دیگر کتاب تاریخ الاکراد را نوشت. این کتاب دوم تا روزهای آخر حیات مستوره در دست مؤلف بوده  و حتی در آخرین جملات این کتاب دربارۀ تب و ناخوشی که منجر به مرگ او در سال ۱۲۶۴ هـ ق شد، سخن می‌گوید. میرزا عبدالله رونق، مؤخره ای بر این کتاب دوم نوشت و وقایع سال‌های بعد از مرگ مستوره را از ۱۲۶۴ هـ ق تا ۱۲۶۷ هـ ق ادامه داد. این کتاب دوم توسط آقای ناصر آزاد پور تصحیح و چاپ شد. ولی به دلیل حساسیت‌های به وجود آمده در زمان حکومت جمهوری مهاباد به رهبری قاضی محمد، نام آن را تغییر داد و به نام تاریخ اردلان انتشار داد

۴-۴- کتاب ( عقاید یا شرعیات): اين كتاب كه یک بار توسط عبدالله مردوخ تحت عنوان عقايد در ایران و باری دیگری با مقدمه نوید نقشبندی توسط انتشارات آراس کردستان عراق به چاپ رسيده، بیانگر اطلاعات عميق مستوره از مسائل شرعي و ديني است و مي توان با مطالعه اين اثر به شخصيت مذهبي اين بانوي بافضيلت پي برد.

۴-۵- مجمع الادباء: که هنوز به جاپ نرسیده است.

نتیجه گیری:

 مستوره کردستانی با آن که بانویی فرهیخته ایی بود و  در خط و خوشنویسی، سرودن اشعار ناب و تاریخ نگاری وعلوم دینی دست توانایی دارد و برخوردار از علو نظر و مناعت طبع که با جمعی از شعرای زمان خود مانند یغمای جندقی از شعرای پارسی گو و ملا خضر نالی شاعر کرد ارتباط شعری داشته است، اما در ایران؛ به ویژه در محافل دانشگاهی و علمی کم تر شناخته شده است.

  شایان یادآوری است که درتاریخ ۸-۱۱/۱۲/۲۰۰۵م  در شهر هولیر(اربیل) عراق و با حمایت حکومت اقلیم کردستان و حضور نخست وزیر وقت اقلیم،  کنگره بزرگداشت مستوره اردلان به مدت چهار روز برگزار شد و در آنجا آثار موجود مستوره توسط نشر آراس باری دیگر و جند اثر دیگر درباره این بانوی فرهیخته از جمله مقالات و سخنرانی های ارائه شده در آن کنگره منتشر شد.

توصیه ها:

– انجام دادن پژوهش های علمی و پایان نامه ها درباره ابعاد شخصیت علمی ئ ادبی این بانوی فرهیخته.

– اهتمام محافل علمی و دانشگاهی به شناسایی و شناساندن مفاخر علمی و ادبی ایران در مناطق کردنشین.

– برگراری کنگره ها و همایش های علمی در راستای شناساندن مفاخر و فرهیختگان در گوشه و کنار ایران.

منابع:

۱-مستوره اردلان، تاریخ الاکراد،با موخره میرزا علی اکبر وقایع نگار، اربیل، نشر آراس ، ۲۰۰۵م.

۲-مستوره اردلان، شرعيات، ويرايش و تصحيح جمال آيين ، مقدمه و حواشي نويد نقشبندي، نشر آراس، اربيل ۲۰۰۵م.

۳-مستوره اردلان، میژووی ئه رده لان( به زبان کُردی)، ترجمه هژار، نشر آراس، اربيل ۲۰۰۵م.

۴-رونق، میرزا عبدالله سنندجی، تذکره حدیقه امان اللهی، تصحیح و تحشیع خیام پور مؤسسه تاریخ و فرهنگ ایران، تبریز، ۱۳۴۴ش.

۵-حیرت سجادی ، عبدالحمید ، شاعران کرد پارسی گوی، تهران، احسان، ۱۳۷۵ش.

۶-مقالات کنگره مستوره اردلان، نشر آراس، اربيل ۲۰۰۶م.

نوشته شده توسط admin2 در سه‌شنبه, 27 آوریل 2021 ساعت 7:28 ق.ظ

دیدگاه

logo-samandehi