گزارش نشست علمی با عنوان «شخصیت سیاسی و فرهنگی نورالدین محمودبن زنگی»
گروه رجال و خاندان های اسلامی نشستی با عنوان «شخصیت سیاسی و فرهنگی نورالدین محمودبن زنگی» در تاریخ دوشنبه ۱۱ اسفند ماه ۹۹ رأس ساعت ۱۵ به صورت آنلاین به آدرس لینک https://www.skyroom.online/ch/a2m/lecture با سخنرانی جناب آقای دکتر علی همت خلیلی برگزار کرد.
شخصیت سیاسی و فرهنگی نورالدین محمود بن زنگی
محورهای بحث
-مقدمه بحث
-آغاز کار نورالدین محمود بن زنگی
-تصرف دمشق
-نقش نورالدین در جنگ های صلیبی
-روابط نورالدین با خلفای عباسی
-روابط نورالدین با فقها،محدثین،شعرا و….
-احداث مدارس برای مذاهب اهل سنت
-تاسیس بیمارستان نوری دمشقچ
-فهرست منابع و مآخذ
مقدمه بحث
بررسی تحولات سیاسی و فرهنگی منطقه جزیره و شام بدون مطالعه ی خاندان زنگی بویژه نورالدین محمود زنگی که دورۀ حکمرانی او اوج قدرت و درخشش این خاندان بود غیر ممکن است. زنگیان از قبایل غز بودند که همراه سلجوقیان به خراسان و سایر نقاط ایران وارد شدند و پس از تأسیس دولت سلجوقی در ایران به خدمت آنان درآمدند، سپس خود در جزیره و شام دولت مستقل تشکیل دادند که اندکی بیش از یک قرن دوام یافت.(۵۲۱-۶۳۰ ه.ق)
عمادالدین زنگی بن آق سنقر در سال ۵۳۱ ه.ق از سوی سلطان محمود سلجوقی به فرمانروایی موصل منصوب شد و متصرفات خود را به سوی شام گسترش داد و حلب را تصرف کرد و حکومت زنگیان را بنیاد نهاد. وی در جنگ صلیبیان شهرها و دژ های بسیاری را از دست آنان بیرون آورد. از مهم ترین این فتوحات فتح شهر رها بود که در سال ۵۳۹ ه.ق آن را از ژوسلین از فرماندهان برجسته ی صلیبی پس گرفت. ابن اثیر از این فتح با نام فتح الفتوح یاد کرده است.
عماالدین زنگی دوبار نیز دمشق را محاصره کرد اما موفق به فتح آن نشد سرانجام زنگی در ادامه ی فتوحات و کشور گشایی خود به هنگام محاصره ی قلعه ی جعبر شبانه توسط شماری از غلامان خود کشته شد. پس از زنگی قلمرو او میان دو پسرش تقسیم شد. سیف الدین غازی در موصل و مناطقی از جزیره و نورالدین در حلب و توابع آن به حکمرانی پرداختند. موضوع این بحث نورالدین است که به آن خواهیم پرداخت.
آغاز کار نورالدین محمود بن زنگی
پس از کشته شدن عماالدین زنگی(۵۴۱ه.ق) نورالدین به حلب رفت و آنجا را تصرف کرد. با هماهنگی و تدبیر جمال الدین محمد اصفهانی متولی دیوان زنگیان و امیر حاجب صلاح الدین یاغیسیانی این تقسیم قدرت بدون خون ریزی و جنگ انجام شد و موصل نیز از آن سیف الدین غازی برادر نورالدین شد.
نورالدین در آغاز حکومت خود با شورش اهالی رها روبه رو شد که بیشترشان ارمنی بودند و به تحریک ژوسلین سر به شورش و نافرمانی برداشتند. و ژوسلین رها ر با همکاری . اهالی آن تصرف کرد اما قلعه های شهر که مسلمانان در آن جای داشتند به مقاومت ادامه داد. نورالدین شتابان خود را به رها رساند و شورش را سرکوب و شهر را تصرف کرد.
تصرف دمشق
در سال ۵۴۹ ه.ق نورالدین با سیاست خاص خود شهر دمشق را تصرف کرد. نورالدین برای این کار میان مجیرالدین و فرماندهانش اختلاف انداخت و مجیرالدین آنها را از خود راند و فقط یک امیر به نام عطاء بن حفاظ سلمی با او باقی مانده بود که فرد شجاعی بود. با کشته شدن این فرمانده توسط مجیرالدین راه فتح دمشق برای نورالدین نمودار شد.
نقش نورالدین در جنگ های صلیبی
بخش عمده ای از زندگی سیاسی نورالدین محمود بن زنگی در جنگ با صلیبیان و بازپس گیری مناطق اشغال شده شامات و پایداری در برابر حملات صلیبیان گذشت. نورالدین در آغاز حکومت خود در حلب با شورش رها رو به رو شد که آن را سرکوب کرد. سپس به یاری مجیرالدین ابق بن بوری فرمانروای دمشق شتافت که مورد هجوم صلیبیان قرار گرفته بود. این نبرد در سال ۵۴۳ ه.ق روی داد که پادشاه آلمان با لشگر بزرگی به یاری صلیبیان آمده و دمشق را محاصره کرده بودند. نورالدین در این نبرد با کمک برادرش سیف الدین غازی فرمانروای موصل صلیبیان را وادار به عقب نشینی از دمشق کرد. همچنین در سال ۵۴۳ ه.ق نورالدین فرنگیان را که قصد حمله به حلب را داشتند در مکانی به نام یغری شکست داد و مقداری از غنایم این جنگ را برای خلیفه عباسی در بغداد ارسال کرد و شعرا از جمله ابن قیسرانی اشعاری در مدح این پیروزی سراییدند.
اولویت نورالدین در جنگ های صلیبی بازپس گیری قدس بود و منبر بسیار زیبایی برای مسجد الاقصی ساخته بود و در مسجد جامع حلب قرار داده بود که پس از فتح قدس به آنجا منتقل کند اما اجل مانع از محقق شدن این آرزو شد و آن منبر را صلاح الدین ایوبی به قدس منتقل کرد. ساخت این منبر توسط هنرمندان حلب سالها زمان برده بود.
روابط نورالدین با خلفای عباسی
دوران فرمانروای نورالدین معاصر مقتفی، مستنجد و المستضی بأمرالله بود. نورالدین با خلفای عباسی روابط گرمی داشت و برای برآوردن آرزوی آنها یعنی نابودی خلفای فاطمی مصر می کوشیدند. و در این راه اسدالدین شیر کوه و صلاح الدین ایوبی از سرداران کرد خود را به مصر فرستاد. صلاح الدین که پس از اسدالدین وزیر عاضد فاطمی شددر سال ۵۶۷ ه.ق به دستور نورالدین که خلیفه المستضی عباسی به او فشار می آورد خلافت فاطمی مصر را براندازد انقراض دولت فاطمی مصر را اعلام کرد. هر چند صلاح الدین در انجام این کار تردید داشت اما با این کار زمینه قدرت یابی دولت کرد ایوبی را در مصر و شام فراهم کرد. شخصی که صلاح الدین را در اقامه ی خطبه به نام خلفای عباسی در مصر تشویق کرد فردی ایرانی بود که ابن اثیر از او به نام امیر العالم نام برده. ابن اثیر او را در موصل دیده بود و به تعبیر ابن اثیر در این اقامه خطبه در قاهره و سایر شهرهای مصر حادثه ی مهمی روی نداد و دو بز به هم شاخ نزدند. اما از نظر سیاسی این حادثه به قدری مهم بود که وقتی مژدۀ سرنگونی خلافت فاطمی به بغداد رسید بغداد را چند روز آذین بندی کردند. و به شادی پرداختند و صلاح الدین هدایای بسیاری از خزانه و گنجهای فاطمیان برای خلیفه فاطمی فرستاد.
روابط نورالدین با فقها،محدثین، شعرا و….
نورالدین دارای مذهب حنفی بود و فقهای اهل سنت به ویژه فقهای حنفی را ارج می نهاد و برای آنان مدارسی جهت تدریس فقه مذاهب اهل سنت تأسیس میکرد .نورالدین این فقیهان را به مناصبی همچون قضاوت،قاضی القضاتی و قاضی عسگر ی منصوب میکرد. گاه نیز آنان را به عنوان فرستاده به دربار خلیفه عباسی می فرستاد.
فقیهان نزد نورالدین از منزلت والایی برخوردار بودند و هنگامی که یکی از آنها بر او وارد میشد به احترام او بر می خاست و چند قدم به استقبال او می رفت و او را در کنار خود مینشاند و به سخنان او گوش می داد. این در حالی بود که بزرگترین فرماندهان نورالدین همچون اسد الدین شیرکوه و مجدالدین بن دایه بدون اجازه او حق نشستن نداشتند .
برخی از فقهای اهل سنت از چنان جایگاهی نزد نورالدین برخوردار بودند که با صراحت از برخی اقدامات نورالدین انتقاد میکردند. برای مثال برهان الدین بلخی مدرس و فقیه حنفی با حالتی سرزنش آمیز به نورالدین گفت: آیا می خواهید پیروز شوید در حالی که در لشکرگاه شما مشروبات و ابزار موسیقی است.مورد دیگر از آزادی بیان فقیهان در حضور نورالدین مربوط به تصمیم نورالدین مبنی بر تصرف املاک اهالی معره النعمان است. در این جلسه که در دارالعدل قلعه دمشق تشکیل شد نورالدین تصمیم داشت به استناد خبری که به او رسیده بود مبنی بر اینکه اهالی این شهر برای تصرف املاک یکدیگر به سود هم شهادت دروغ می دهند.،املاک آنها را تملک کند، اما ابوطاهر حموی از فقهای شافعی نظری مخالف نظر نورالدین داد و گفت تصور نمی رود اهالی یک شهر در گواهی دروغ با هم همکاری کنند و در نتیجه نورالدین از این تصمیم صرف نظر کرد .همچنین نورالدین در تصمیم گیریهای مهم فقیهان را دعوت می کرد. از جمله این موارد حضور فقها در ساماندهی اوقاف و چگونگی مصرف آن بود. در این جلسه که در۱۹صفر سال۵۵۴ق در قلعه دمشق تشکیل شد، فقهای مذاهب چهارگانه اهل سنت او به شرح زیر حضور داشتند: شیخ شرف الدین ابن ابی عصرون،عزالدین ابوالقاسم علی بن حسین ماسح شافعی، شرفالدین ابوالقاسم عبدالوهاب بن عیسی مالکی و شرف الاسلام نجم الدین عبدالوهاب حنبلی.
محدثان نیز در دولت نوردین از جایگاه بالایی برخوردار بودند زیرا نوردین خود دوست داشت در شمار محدثان باشد و مشمول حدیث نبوی در شان واقع شود. بنابراین به استماع حدیث میپرداخت و اجازاتی از محدثان می گرفت ابن عساکر از محدثان مشهور و مولف تاریخ دمشق نورالدین روابط گرمی داشت و نزد او و امرایش از عزت و احترام بسیار برخوردار بود.نورالدین دارالحدیث النوریه دمشق را برای ابوالقاسم ابن عساکر بنا نمود و ابن عساکر از هنگام تاسیس دارالحدیث النوریه دمشق در سال ۵۶۶ تا هنگام وفات ( ۵۷۱ق) در آن به تدریس و روایت حدیث پرداخت
فتوحات نورالدین در جنگ های صلیبی و پیروزی های پی در پی او در این جنگ ها مضامین تازهای در اختیار شعرا قرار می داد و آنها این پیروزی ها را در کتاب های خود جاودان کردند. از جمله این شاعران می توان از عماد کاتب اصفهانی، احمدبن منیر طرابلسی،محمد ابن نصر قیسرانی،عرقله ی دمشقی را نام برد.
بهنظرمیرسد نورالدین بخشش چندانی به شاعران نمی کرده است و این موضوع در اشعار برخی شاعران از جمله در شعر اسامه بن منقذ مطرح شده:
سلطاننا زاهد و الناس قد زَهِدوا له —–و کل علی الخیرات مُنکَمِشُ
ایا مه مثلُ شهر الصوم طاهرهّ—– من المعاصی و فیها الجوع والعطشُ
این شعرا پیش از نورالدین پیروزی های پدرش عمادالدین زنگی را به شعر در اوردند و پس از نورالدین به دربار صلاح الدین ایوبی رفتند و پیروزی های بزرگ او از جمله فتح قدس را تهنیت گفتند.
نورالدین همچنین به عرفا و صوفیان احترام می گذاشت و در شهرهای مختلف خود برای آنان زاویه و خانقاه بنا نمود.
احداث مدارس برای مذاهب اهل سنت
زنگیان در زمینه سیاسی و فرهنگی از سلجوقیان الگو گرفته بودند و سیاست آنها را در نبرد با صلیبیان و رومیان و تلاش برای از میان برداشتن خلافت فاطمی اجرا کردند و در این راه موفق به از میان برداشتن خلافت فاطمی و باز پس گیری برخی مناطق اشغالی از دست صلیبیان شده اند و زمینه آزادی قدس را فراهم کردند که اندکی پس از نورالدین توسط صلاح الدین ایوبی عملی شد. آنها در زمینه فرهنگی با الگو گرفتن از مدارس نظامیه اقدام به تاسیس مدارس فقهی برای مذاهب مختلف اهل سنت نمودند. همچنین نورالدین اقدام به احداث دارالحدیث و مکاتب السویان برای کودکان و نوجوانان نمود. وی همچنین برای عرفا و صوفیه اقدام به احداث خانقاه و رباط نمود. با توجه به جمعیت ساکن در قلمرو زنگیان که بومیان پیرو مذهب شافعی بودند و مهاجران ترک و سپاهیان ترک که عمدتا حنفی مذهب بودند، بیشترین مدارس در این منطقه مربوط به مذاهب شافعی و حنفی بودند. اما وی برای پیروان سایر مذاهب نیز اقدام به احداث مدرسه نمود.
در اینجا به شماری از مدارس و مراکزی علمی که توسط نورالدین و دولتمردان و فرماندهان او بنا شدند اشاره میشود :مدرسه حلاویه حلب، مدرسه حدادین حلب ،مدرسه شادبختیه حلب،مدرسه شادبختیه خارج حلب( این دو مدرسه توسط شادبخت غلام هندی نورالدین که نایب او در شهر حلب بود بنا شدند)، مدرسه مجدیه داخل حلب و مدرسه مجدیه بیرون حلب ( این دو مدرسه توسط مجدالدین ابوبکربن دایه از فرماندهان بزرگ نورالدین در این شهر بنا شدند)، مدرسه نوریه حلب، مدرسه نوریه دمشق مدرسه نوریه حماه ،مدرسه نوریه حمص.
تاسیس بیمارستان نوری دمشق
برخورداری از سلامت جسمی از ضروریات نظامی گری است که دوره ی مورد بحث ما از این حیث در اوج خود قرار داشت. اقدام بزرگ و ماندگار نورالدین در توسعه ی دانش پزشکی در تمدن اسلامی به ویژه در منطقه ی شامات است.البته نورالدین در شهرهای دیگر قلمرو خود از جمله حلب و حماه نیز بیمارستان احداث کرد اما بیمارستان کبیر نوری دمشق سرآمد این بیمارستانها بود، نورالدین در سال ۵۴۹ اقدام به احداث این بیمارستان در مرکز دمشق در جنوب بازار حمیدیه نمود و فدیه یکی از اسیران فرنگی را که مبلغ کلانی بود صرف ساخت این بیمارستان نمود و آن را وقف همه مسلمانان از توانگر و نیازمند نمود .متن وقف نامه حاکی از آن است که در صورت کمیابی یک دارو توانگران نیز میتوانستند از داروی بیمارستان به رایگان استفاده کنند. وی همچنین برای اداره بیمارستان نوری موقوفاتی اختصاص داد و برای نظارت بر اوقاف آن متولی تعیین نمودو کتابخانهای در صدر ایوان بزرگ بیمارستان احداث کرد و کتابهای پزشکی بسیاری وقف آن نمود که پزشکان و دانشجویان پزشکی از آنها بهره می بردند. ابوالمجد بن ابی الحکم از پزشکان ماهر و فاضل و استاد پزشکی این بیمارستان هر روز پس از طبابت و رسیدگی به بیماران چند ساعت از وقت خود را صرف مطالعه این کتابها می نمود.مهندسان،نجاران و هنرمندان خبره ای در کار ساخت این بیمارستان به کار گرفته شدند که از جمله آنها ابوالفضل عبدالکریم معروف به مهندس بود که اطلاعات دقیقی که در هندسه داشت در شغل نجاری فردی سرآمد بود و بیشتر در های بیمارستان کبیر دمشق از آثار اوست. بیمارستان پزشکانی با ملیت ها و مذاهب مختلف به خدمت پرداختند که نقش پزشکان ایرانی و مغربی و همچنین پزشکان اهل ذمه (مسیحی و یهودی) در خور توجه است
فهرست منابع و مآخذ
۱.ابن اثیر،الکامل فی التاریخ
۲.ابن اثیر،التاریخ الباهر فی الدوله الاتابکیه
۳.ابوشامه،کتاب الروضتین فی اخبار الدولتین النوریه و الصلاحیه
۴.ابوشامه،الذیل علی الروضتین
۵.ابن ابی اُصیبعه،عیون الانبا فی طبقات الاطبا
نوشته شده توسط admin2 در سهشنبه, 27 آوریل 2021 ساعت 7:19 ق.ظ